امین الله

اللهم عجل لولیک الفرج
۱۹
بهمن

*** معنای ندبه *** دعای ندبه دعایی است که امام زمان (عجل اله فرجه) بنابر نقل روایات، هر جمعه می خوانند و روز نیمه شعبان و روز عید فطر هم توصیه و تاکید به خواندن این دعا شده است. این دعا نوعی ضجه و ندبه است، همانطور که از نامش هم بر می آید، ندبه یعنی جزع و فزع در فراق کسی که دچار فراق می شود ندبه می کند... خود امام زمان (عجل اله فرجه) هم از فراق جامعه اسلامی، از فراق عدالت شکوه می کند؛ چون عدالت هم در انتظار خود حضرت است و حضرت هم در انتظار است که ظهورش برسد و انشااله عدالت مستقر شود... *** آداب دعا *** در این دعا آداب دعا کاملا رعایت شده است. آداب دعا این است که با حمد و ثنای الهی شروع شود، اولین جمله این دعا هم با حمد و ثنای پروردگار عالم آغاز می شود؛ «الحمدلله رب العالمین» حتی یکی از شرایط استجابت دعا هم این است که ما اول حمد و ثنا داشته باشیم و بعد درود و سلام به پیغمبر (صلی اله علیه و آله) و آل پیغمبر (صلوات اله علیهم اجمعین) عرضه کنیم که در این دعا نیز رعایت شده است... الحمدلله رب العالمین؛ حمد و سپاس و ستایش مخصوص ذات پروردگار عالمیان است. در توضیح عالمیان هم باید گفت که این عالمین جمع است که چرا می گوید رب العالمین، در نماز هم می خوانیم رب العالمین؛ چون ما تعداد محدودی عالم نداریم... *** ولایت چهل هزار عالم با اهل بیت (علیهم السلام) است!!! *** سلمان از امیرالمومنین (علیه السلام) سوال کرد: آقا چه تعداد عالم داریم؟ ما چند تا می شناسیم؟ غیر از این چند تا باز هم وجود دارد؟ عرض کرد آقا ما عالم جوهر، عالم جماد، عالم گیاه، عالم حیوان، عالم انسان را می شناسیم، عالم جن و عالم ملک را هم می شناسیم؛ به غیر از این ها عالم دیگری هم وجود دارد؟ حضرت فرمود: دوازده هزار عالم داریم! عرض کرد آقا آیا هر کدام از این عالم ها چند عالم دیگر در خود جای داده است؟ حضرت فرمود: بله! هر عالمی به اقضای خود چند عالم دیگر در خود جای داده است. عرض کرد در مجموع چند عالم وجود دارد؟ حضرت فرمود: چهل هزار عالم وجود دارد! سلمان سوال کرد: در این عالم ها ولایت با چه کسی است؟ حضرت فرمود در تمام عوالم ولایت با ما چهارده نفر است... ***انسان اشرف مخلوقات نیست!!! *** کجا آمده است انسان اشرف مخلوقات است؟! در قرآن آمده است: ما بنی آدم را بر بسیاری از مخلوقاتمان برتری دادیم، اما نه بر همه! اگر بر همه بود آن موقع اشرف مخلوقات می شد؛ البته اگر انسان به هدفی که برایش خلق شده است برسد اشرف مخلوقات می شود، ولی همین طوری انسان در بین این چهل هزار عالم اشرف مخلوقات نیست. باید همراه با تسلیم باشد... «سلام» وَ صَلَّى الََُّّ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ آلِهِ؛ سلام و صلوات بر پیغمبر(صلی اله علیه و آله) و آل پیغمبر(صلوات اله علیهم اجمعین)است؛ سلامی بر پیغمبر و «تسلیم» وَ سَلَّمَ تَسْلِیما؛ و سلامی کامل... درباب سلام هم عرض کردیم که یکی از معنای سلام آلش می فرستیم که نشانه تسلیم ما در مقابلشان است، که بزرگان فرموده اند که این سلام به محضر اهل بیت اگر منجر به تسلیم شد، رابطه دو طرفه بین انسان و امام زمانش ایجاد می شود؛ و تا این رابطه دو طرفه به معنای أتَم وأکمل بین امام و مأمون ایجاد نشود، فرج تحقق نمی یابد. تبعیت از امام زمان (عجل الَّ فرجه) حتی در شکر... اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُکَ فِی أَوْلِیَائِکَ؛ خدایا من شکر و سپاسم را مخصوص تو قرار می دهم، و این شکر را انحصاری درآن حکم و قضا و قدری که خدا برای اهل بیت (علیهم السلام) مقدر کرده قرار می دهم. این عبارت با سجده آخر زیارت عاشورا مشترک است... حال یعنی چه؟ یعنی اینکه چون خود اهل بیت (علیهم السلام) از این حکم و قضا و مصائب راضی هستند و شکر می کنند، من هم نیز به تبعیت از آن ها شکر می کنم. این عبارت این معنا را میرساند که در صفت شکر شیعه باید با امامش سنخیت داشته باشد. *** نشانه های اولیاء خدا *** حال این اولیاء چه کسانی هستند؟ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ ؛ این اولیائت کسانی هستند که تو آن ها را برای خودت و برای دینت خالص کردی. اما چگونه؟ با آن گرفتاری ها و مصیبت ها و امتحان هایی که قرار دادی. همه بلاها و مصیبت ها امتحان است؛ هم برای اهل بیت (علیهم السلام) و هم برای آن هایی که این بلاها را انجام می دهند؛ در خطبه حضرت سکینه (علیها السلام) اشاره شده است که می فرمایند: ... فانا اهل بیت ابتلانا اله بکم و ابتلاکم بنا، فجعل بلائنا حسنا ... اگر تنها خداوند را بخواهید... إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ؛ وقتی خدا ما را خالص کرد، آن وقت ما را انتخاب می کند؛ برای اینکه نعمت هایی به ما بدهد که این نعمت ها زوال ناپذیر است. ما می بینم اشخاصی مثل زهیر، بریر، حبیب را که انتخاب شدند، چون غیر خدا را نخواستند و به نهایت نعمت دست پیدا کردند، حالا دیگر شما ببینید که ابی عبدالله (علیه السلام) در کجا قرار میگیرد، علی اکبر (علیه السلام) در چه مرتبه ای است... الَّذِی لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِی ةِ ؛ نعمت هایی که شرط شده است، به آمده که به معنای پست «دنی» کسانی داده شود که مراتب و مقام های دنیایی پست و پایین را نمی خواهند. دنیا از ریشه است. کسی که پست است چیز پست را می خواهد... وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ ؛ و شرط کردیم که مقامات دنیایی را نخواهد... اگر یک نعمتی را می خواهی که زوال ناپذیر باشه باید دنیا را کنار بگذاری. زهیر دنیا داشت، اما دنیا نمی خواست، دنیا نخواستن به معنای دنیا نداشتن نیست، به معنای دل بسته نبودن و تعلق نداشتن است. اما چون به ابی عبدالله (علیه السلام) رسید، همه چیز را کنار گذاشت؛ چون دل بسته نبود.. حالا می خواهید یار امام زمان (عجل اله فرجه) شوید، می خواهید انتخاب شده باشید، پس باید دل بستگی نداشته باشید، گاهی همین میکروفون دلبستگی می آورد!

  • محمد جواد رضایی
۱۹
بهمن

زیارت امین الله بحث سندشناسانه زیارت امین الله، زیارت امام معصوم است برای امام معصوم ـ علیه السلام ـ که به سندهای بسیار معتبر از جابر روایت شده که جابر، از امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ به زیارت امیرالمؤمنین آمده و نزد قبر آن حضرت ایستاد و گریست.1 و این زیارت نامه را خوانده است. مرحوم محدث قمی(ره) زیارت امین الله را به عنوان دومین زیارت امام علی ـ علیه السلام ـ نقل کرده، است... سند اول:بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی(ره) در بحار می فرماید: ما این زیارت را از چند جهت نقل کردیم و تکرار نمودیم: 1. از جهت اختلاف الفاظ. 2. دیگر آن که این زیارت از نظر سند صحیح ترین زیارت ها است. 3. از نظر مورد و جاهایی که می توان آن را خواند، از همه آن ها عمومی تر است و در همه جا می توان آن را خواند.2 سند دوم:کتاب کامل الزیارات در کتاب شریف «کامل الزیارات» و مفاتیح الجنان و... نیز این زیارت نقل شده است.3 امام سجاد با دو حالت و کیفیت این زیارت را در کنار قبر حضرت امیر ـ علیه السلام ـ قرائت کرد. 1. بخش اول این زیارت را در حال ایستاده و در حال گریه خواند.2. و بخش دوم آن را یعنی از قسمت «اللهم اِنَّ قلوبَ المخبتین الیک و الهِةٌ...» صورت مبارک خود را بر قبر امام علی ـ علیه السلام ـ گذاشت و بقیة زیارت را خواند.4 در واقع امام سجاد ـ علیه السلام ـ با این متن کوتاه درس های بزرگی را به همة انسان های وارسته و خدا جوی یاد داده است. 1. درس توحید. 2. درس امامت و ولایت. 3. درس اخلاق و تعلیم و تربیت. 4. درس ادب و تواضع و... نتیجه اینکه سند این زیارت در نهایت اعتبار می باشد. شرحی بر زیارت امین الله در زیارت امین الله ما با یک کلاس آموزشی نحوه زیارت مواجه می‌شویم. ما چند شماره قبل در خیمه به مفهوم‌شناسی زیارت پرداختیم که عزیزان می‌توانند برای مبسوط بحثها به آنجا مراجعه نمایند. سه مقام که انسان زائر با آن یک زیارت را به سرانجام می‌رساند در زیارت امین الله مدنظر است. مقام نخست:(ادب ورود) یعنی هنگام ورود مراقب باشیم که با چه سخنی و با چه ادب گفتاری وکرداری با امام مواجه شویم واو را با چه صفاتی به او سلام دهیم. مقام دوم:(ادب حضور) که مربوط به زمانی است که شخص زائر رنج سفر را بدان سبب بر خود هموار ساخته که همانا سخن گفتن و تجدید عهد کردن با امام خویش است. مقام سوم ):ادب وداع) که اشاره به زمان خداحافظی دارد. در اینجا به توشیح هر کدام از این مقامها پرداخته و به شرح برخی کلید وا‍‍ژه های آن می پردازیم. 1. ادب ورود ابتدا اینگونه به امام سلام می دهیم. «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا امینَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَحُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ» تعبیر به امین و امانت داری در زیارات با تعابیر مختلفی آمده است از جمله در فقراتی از دعای عرفه امام حسین(ع) آنجاکه می فرماید :« رَبِّ صَلِّ عَلى أَطائِبِ أَهْلِ بَیْتِهِ الَّذینَ... وَ جَعَلْتَهُمْ... خَزَنَةَ عِلْمِکَ وَ حَفَظَةَ دینِکَ» اصطلاح «امین الله» ازکلیدواژگان آغازین زیارت است و آنچنان از درجه اهمیت برخوردار است که نام زیارت برگرفته از همین اصطلاح است. ابتدا ساختار ظاهری این عبارت را با هم بررسی می کنیم.امین که صفت مشبهه از واژه «أمن» و امنیت است و به شخص یا وسیله ای اطلاق می شود که از امانتی چه مادی و چه معنوی به خوبی مراقبت نماید که در بحثهای اخلاقی ومتون فقهی مفصل بدان پرداخته شده است. نکته بعدی درباره نوع اضافه ای است که در اینجا مطرح است یعنی اضافه شدن لفظ امین به الله که اگر بنا بر ظاهرگرایی اشعریون معنا شو نتیجه ای جز اینکه خداوند در حد یک موجودی ضعیفتر از انسان تنزل خواهد نمود(نعوذبالله) اما در اینگونه مواقع طبق سنت امامان شیعه باید ظاهر را به معنایی باطنی تاویل برد بدین صورت که ما ناگزیریم از اینکه واژه «حق» را در تقدیر بگیریم. که دراین صورت امام وظیفه ای دارد و ان این است که باید امانتدار حق خداوند بر روی زمین باشد که مبادا حقی که همانا عبادت و بندگی اوست و اجرای فرامینش پایمال شده و در امانت او خیانتی صورت پذیرد. آیه ی شریفه ی قرآن می فرماید:« إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا؛ ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)!5 عبارت بعدی که به امام با این عنوان عرض سلام وادب می شود «حجت الله علی عباده» است. بسیاری از مترجمان چه در اینجا وچه در حدیث معروف از امام صادق (ع)6 بدینجا که رسیده اند صرفا به ارائه معنای تحت اللفظی اکتفا نموده اند وحال آنکه واژه «حجت» چندین معنای مختلف دارد از قبیل؛ دلیل،برهان،نمودار. بینة. لجاج، سلطان،قطب صوفیه،امام دوازدهم و ...7 اما به نظر می رسد «حجت» به معنای دلیلى که به وسیله آن بر طرف مقابل احتجاج مى شود و سبب غلبه بر او مى گردد مد نظر است. چنانکه در تفسیر آیه شریفه:«قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» 8روایت شده است که روز قیامت بنده اى آورده مى شود و به او گفته مى شود:«هَلاّ عَمِلْتَ؛ چرا عمل نکردى؟»اگر بگوید نمى دانستم، به او گفته مى شود :«هَلاّ تَعَلَّمْتَ؛چرا نیاموختى؟».و این حجت بالغه است. در کافى از حضرت امیرالمؤمنین، علیه السّلام، روایت است که فرمود: «اَللّهُمَّ اِنَّکَ لا تُخْلی أَرْضَکَ مِنْ حُجَّة لَکَ عَلى ما خَلْقِکَ؛ خدایا قطعا تو خالى نمى گذارى زمینت را از حجتى از طرف تو بر آفریدگانت»9 2. ادب حضور الف:معرفی امام(معرفت) اَشْهَدُ اَنَّکَ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَعَمِلْتَ بِکِتابِه وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتّى دَعاکَ اللَّهُ اِلى جِوارِهِ فَقَبَضَکَ اِلَیْهِ بِاخْتِیارِهِ وَاَ لْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلى جَمیعِ خَلْقِهِ. به چهار مرحله ی زندگی امام رضا(ع) و تمامی امامان معصوم(س)10 اشاره دارد. 1. جهاد در راه خدا با تمام وجود 2. عمل به گفتار خود یا مطابقت کردار با گفتار 3. پاسداری از سنت رسول الله(ص) 4. نیل به مقام شهادت انسان زائر در این مقام شروع به مرور زندگانی معصومین(ع) می نماید تا از این رهگذر به برنامه عملی برای بهتر زیستن خویش دست یابد. . ب:بیان حوائج کلی(حوائج معنوی) اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ راضِیَةً بِقَضاَّئِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعاَّئِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِکَ مَحْبُوبَةً فى اَرْضِکَ وَسَماَّئِکَ، صابِرَةً عَلى نُزُولِ بَلاَّئِکَ شاکِرَةً لِفَواضِلِ نَعْماَّئِکَ ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلا ئِکَ مُشْتاقَةً اِلى فَرْحَةِ لِقاَّئِکَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوى لِیَوْمِ جَزاَّئِکَ مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیاَّئِکَ مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَثَناَّئِکَ. در این فقره به چند کلیدواژه برخورد می کنیم. عبارت«فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً» ریشه در آیه 27 سوره فجر دارد «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» واژگان بعدی« قضا » و«قدر» هستند که انحراف از همین دو اعتقاد دینی مسلمانان را به جبر وتفویض سوق داد ولی شیعه برساحل امن« امر بین الامرینِ» اهل بیت(ع) به آنچنان آرامشی دست یافته است دل او به هر تغییری و هر تکانی به لرزه نمی‌افتد. خواسته بعدی شخص زائر محبوبیت ومقبولیت اجتماعی است که خداوند متعال نسخه آنرا چه زیبا پیچیده اند. «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکُمُ اللَّهُ بگو[ای پیامبر] اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد.»11 یعنی لازمه مقبولیت اجتماعی محبوب شدن در نزد خداوند است ولازمه محبوب شدن در نزد خداوند اطاعت از رسول اوست. مسأله بعدی ابتلائاتی است که مردم در طول زندگی با‌آن دست به گریبانند که در این مورد نیز خداوند می فرماید: « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید از شکیبایی و نماز یاری جویید زیرا خدا با شکیبایان است.12 در ادامه ما در زیارت به این موضوع توجه داده می شویم که علاوه بر آنکه شکر نعمت واجب است یاد آوری نعماتی که به ما ارزانی شده نیز واجب است. در سه مورد خداوند متعال قوم بنی اسرائیل را به نعمتهایی که به آنها داده شده متذکر می شود.13 خواسته بعدی فراهم کردن توشه تقواست که باز در قرآن می خوانیم؛« وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبَابِ، یعنی ای صحبان خرد توشه و زاد تهیه کنید که بهترین توشه پرهیزگاری است.14 ج:بیان مقدمات فراهم آمدن حوائج(یادآوری نعمات الهی) اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ وَاَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ وَاَفْئِدَةَ الْعارِفینَ مِنْکَ فازِعَةٌ وَاَصْواتَ الدّاعینَ اِلَیْکَ صاعِدَةٌ وَاَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاکَ مُسْتَجابَةٌ وَتَوْبَةَ مَنْ اَنابَ اِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ وَعَبْرَةَ مَنْ بَکى مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِکَ مَوْجُودَةٌ وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مَبْذُولَةٌ وَعِداتِکَ لِعِبادِکَ مُنْجَزَةٌ وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَکَ مُقالَةٌ وَاَعْمالَ الْعامِلینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ وَاَرْزاقَکَ اِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ نازِلَةٌ وَعَواَّئِدَ الْمَزیدِ اِلَیْهِمْ واصِلَةٌ وَذُنُوبَ الْمسْتَغْفِرینَ مَغْفُورَةٌ وَحَواَّئِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ وَجَواَّئِزَ السّآئِلینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ وَ عَواَّئِدَ الْمَزیدِ مُتَواتِرَةٌ وَمَواَّئِدَ الْمُسْتَطْعِمینَ مُعَدَّةٌ وَمَناهِلَ الظِّماَّءِ مُتْرَعَةٌ «قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَة» دلهای فروتنان به درگاهت حیران است. یعنی که خداوند به نیاز آگاهتر است از خودمان. چرا که بیشتر مواقع ما چیزی را طلب می کنیم و بعدها خدا را شکر می کنیم که برآورده نشد.چون در تشخیص نیاز و مصلحت خویش دچار خطا می ‌شویم. وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ رغبت یعنی علاقه ی قلبی. و در بحث مهدویت یکی از موانع ظهور امام عصر(عج) این است که ما حضرت را برای خودش نمی خواهیم بلکه او را برای خودمان و برای حاجات دنیایی مان می خواهیم. با وجود اینهمه ندبه و ناله، اگر مردم راغب بودند،قطعا حضرت حجت(عج) آمده بود. یعنی در مقام حاجت خواهی خود را نبینیم هر چه دوست پسندد را پسندیم. مولعة بذکرک و دعائک که ذکر را می توان ذکر گفتاری گرفت که همانا ترنم زبان به اذکار و اوراد است که بسیار زیبا در دعای کمیل به ان اشاره شده است. «اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ ....اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةًوَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَةً»15 3. ادب وداع اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعاَّئى وَاقْبَلْ ثَناَّئى وَاجْمَعْ بَیْنى وَبَیْنَ اَوْلِیاَّئى بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِىٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اِنَّکَ وَلِىُّ نَعْماَّئى وَمُنْتَهى مُناىَ وَغایَةُ رَجائى فى مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ اَنْتَ اِلهى وَسَیِّدى وَمَوْلاىَ اِغْفِرْ لاَِوْلِیاَّئِنا وَکُفَّ عَنّا اَعْداَّئَنا وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا وَاَظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلى اِنَّکَ عَلى کُلّ ِشَى ءٍْ قَدیرٌ. معرفی کتاب جهت مطالعه بیشتر شرح و تفسیر زیارت امین الله از سید هاشم رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1379

  • محمد جواد رضایی